لیست دفترهای شعر احمدرضا احمدی [زندگینامه]

جوان شعر تو جان مرا به یغما برد
غرور مستتر ت ابتدای تنهایی ست
تسلسل ضربات ات به درد دع

ای سپید جانانه ام
اندوه هزاره‌ی چشمانم
وصله‌ی چاک پیراهن ات
شوره‌زار گونه هایم
خاک قدم

تیز تیز میگذرید
بی نگاهی برهم
چراغ ها می درخشند و می روند
ته مانده انرژیت
روی پد

وجود دوست...
گاهی بیا و خلوت من را به هم بریز
در جام می، شراب سرخ، کم به کم بریز
با بو

برگ بیدی خشک
اندر زیر پا
گر شود
از جور عابرها تباه
می دهد از خود
ندای وا

بیدار می شوم...
بر ساز بلبلی
نشسته بر شاخه ای
گوش می نهم
پروانه ای به پنجره ی بسته

در بهشت‌زار خصم و خدنگ شما
من تنها خدای گُلی را خواندم
در میان جماعت خشک و شهدِ واژگون

1. أی إیه...دۊخانه
2. می جانه سیاباهاره زرده ملیجه
3. نۊرۊز نۊساله بۊیٚ دئه مره نرسه
4.

دیدنت نادیدنی شد یارِ من ..!
دست کوبیدن جبین شد کار من.
حسرتی دارم به دل در کنج شب

بیا از شب بگذریم...
خورشید برسد
تو رانشانش می‌دهم
غروب،بغضِ خورشید است
حضورت بید

این جنگ با من نیست
درد تهی بودن در کودکی است
بینوا پیکاری است خودباختگی
از افسرده ترین

خروشان میشود گاهی..
هزاران قطره باران
به ضرب آهنگ زیبایی
که بر جان تو بنشیند

در سر من چو گفته ها جا دارد
در دل تو چه قصه ها راه دارد
گر عشق عابر است از معبر دل
ان ر

از بیابان بلا خطبه تو، ایمان بود
خشمت از خاموشی مرتبه ی انسان بود.
وقت بارانیّ و نمدا

بنٰامِ او
فَـــریادِ سُــــکوُت
ــــــ
شَب بـــود و ظلمت؛
همه جا فَـــریادی از

اگر نزدیک میبینم ، دَمی رویایِ دورم را
نمی کاهَد کمی رنجِ رهِ صعب العبورم را
دلم را بس

مادرم و...
مادرم
قمرم
تاج سرم
پرکشید،به
آسمان اول و
آخرم
ندیدم،زنی
ساده ترومهربان

کودکی بودم
سراسر شور و وشوق
ساده وسرحال
با باور های خوب
خواب می دیدم
چه زیبا و

توی یک دنیای دیگه من نسیمم لبِ دریا میپرم تو بغل موج
توی یک دنیای دیگه مثه آرش میکشم کما

سپیده سر زده
در باز
و راه، روشن
منم پرنده ای دربند
با آرزوهای سر به فلک
اما ز ا